دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳ |۱۴ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 16, 2024
شهریار بحرانی

حوزه/ کارگردان سینما و تلویزیون گفت: سینمایی که ما امروز شاهد آن هستیم آن چیزی نبوده که در ابتدای انقلاب اسلامی برای داشتن آن تلاش کردیم، بلکه سینمایی است که الگوهایی خود را از غرب وام گرفته است.

شهریار بحرانی کارگردان سینما در گفت‌وگو با خبرگزاری «حوزه»،درباره عملکرد سینما در چهار دهه گذشته، اظهار کرد: وقتی می‌خواهیم یک فیلم را مورد نقد و بررسی قرار دهیم، نمی‌آییم به صورت جز به جز آن را بررسی کنیم، بلکه در اصول نقد نویسی عموماً چکیده مطلب سنجیده می‌شود و پیرامون آن اظهار نظر می‌شود، حال تصور کنید بخواهیم عملکرد چهل سال سینمای ایران را بررسی کنیم. طبیعتاً چنین بررسی نمی‌تواند تمامی آثار را در بر‌گیرد، بلکه تنها به کلیت پرداخته می‌شود. با این توضیح باید بگویم، سینمایی که ما امروز شاهد آن هستیم آن چیزی نبوده که در ابتدای انقلاب اسلامی برای داشتن آن تلاش کردیم، بلکه سینمایی است که الگوهایی خود را از غرب وام گرفته است.

وی افزود: بگذارید منظور خود را با ارزیابی جشنواره فیلم فجر بیشتر باز کنم. این فستوال که قرار است نمایشگر ارزش‌های انقلاب باشد، عموماً محلی برای نمایش آثار مغرضانه شده، حتی جدا از آثار رفتار و پوششی که از آدم‌ها می‌بینیم چندان مناسب، فضای یک کشور اسلامی نیست! این مسئله را هم نمی‌خواهم به آدم‌ها ربط دهم، بلکه باورم این است جشنواره‌ای که بخواهد الگوهای خود را از اسکار وام بگیرد، مطمئناً نخواهد توانست اتفاقات خوبی را در سینما رقم زند، در چنین شرایطی طبیعی است که مراسم فرش قرمز اسکار یا کن را با شمایل دیگر در فجر هم شاهد باشیم.

این کارگردان تاکید کرد: وقتی از جشنواره یا وضعیت کلی سینما نقد می‌کنیم، ممکن است عده‌ای بگویند در این سینما فیلم‌های بسیاری هم وجود دارند که در آنها ارزش‌های دینی مد نظر قرار گرفته است، پس نباید بیرحمانه هنر هفتم را محکوم به کم کاری کرد، اما جواب این مطلب، من در ابتدای سخنانم تاکید کردم در بحث نقد به کلیات توجه می‌شود و هیچگاه جزئیات نمی‌تواند برای کل آثار ملاک باشد. بگذارید راحت‌تر بگویم. من خود در این سینما کار می‌کنم، اما مگر چند فیلم نظیر کارهای من یا دیگر سینماگران متعهد ساخته می‌شود که بخواهیم آن را به کل تولیدات نسبت دهم؟ برای همین من منکر کارهای خوب نمی‌شوم، اما منظورم این است این قبیل آثار به اندازه‌ای ‌‌نیست که بتواند در سینما تغییر خاصی به وجود آورد.

بحرانی تاکید کرد: کم کاری و منفعل بودن سینمای ما در شرایطی است که از سال 2000 به بعد در هالیوود تمرکزی وِیژه به موضوعات خاص صورت گرفته که می‌خواهم چند نمونه آن را بیان کنم. ویژگی اصلی تولیدات دو دهه اخیر هالیوود روی ابر قهرمان‌ها متمرکز شده است. در این تولیدات به تماشاگر گفته می‌شود، قرار نیست ناجی‌های الهی ما را سعادتمند کنند، بلکه آن چیزی که راه خوشبختی را به ما نشان خواهد داد ابرقهرمانهای آمریکایی هستند که ما نمود آن را در سوپرمن‌ها یا بتمن‌ها می‌بینیم.

کارگردان «ملک سلیمان(ع)» ادامه داد: نکته جالب‌تر اینجاست که ما خود مبلغ کارهایی هستیم که آمریکائیان آنها را تولید می‌کند. برای مثال در شبکه‌های مختلف سیما هر روز فیلم‌هایی آمریکایی روی آنتن می‌رود! مطلب بعدی که در تولیدات هالیوودی مد نظر قرار می‌گیرد تقدس‌زدایی از چهره انبیا الهی است. در  کارهای هالیوودی از چهره انبیا الهی چهره‌ای زمینی ترسیم می‌شود که مطابق ما دستخوش اشتنباهات و تشکیک می‌شوند. برای مثال آخرین فیلمی که از زندگی حضرت موسی (ع) ساخته شد، گواه بارز این ادعا است. موضوع بعد که می‌خواهم به آن اشاره داشته باشم تمرکز هالیوود روی موضوعات دخانی است. کارهایی که نهایتاً ارتباط جن با انسان را به تصویر می‌کشد که در برخی تولیدات به ارتباطات شیطان با انسان هم ختم می‌شود. این کارها در نهایت یک هدف را دنبال می‌کنند. آن نیز زیر سوال بردن ارزش‌های دینی و الهی است.

بحرانی تاکید کرد: در چنین شرایطی که هالیوود به عنوان قدرتمندترین سینما جهان تمرکز خود را به روی موضوعات ضد دینی متمرکز کرده ما به جای این‌که راه حل تهاجمی پیش گیریم، مبلغ آنان نیز شده‌ایم. در همین رابطه یک سوال وجود دارد. آیا نیازی است ما چنین برای حضور در اسکار از خود اشتیاق نشان دهیم؟ آیا تشویقی که آنها قرار است از ما کنند برای ما افتخاری است؟ مطلب دیگر اینکه چرا وقتی می‌خواهیم فیلم‌هایمان را برای اسکار ارسال کنیم آثاری را به آن جشنواره می‌فرستیم که نگاهی تاریک به ایران اسلامی دارند یا اگر بخواهیم سوالمان را به گونه‌ای دیگر مطرح کنیم باید گفت؛ چرا اسکار یا کن تنها پذیرای آثار تلخ اجتماعی از کشورمان است؟

وی در بخش پایانی سخنانش تاکید کرد: نکته تاسف‌آورتر در سینمای فعلی این است که هر فیلمساز جوانی به خود احازه می‌دهد با زیر پا گذاشتن اخلاقیات ارزش‌های این سرزمین را زیر سوال ببرد. برای نمونه در جشنواره سی‌و‌هفتم ما چند فیلم اینگونه داشتیم که در آنها به حکم قصاص هجمه شده بود، در صورتیکه مگر می‌توان نسبت به دستور صریح قرآن چنین اظهار نظر کرد! در این رابطه مسئله‌ای وجود دارد آنهم اینکه عمده این انتقادات از طرف سینماگران جوانی مطرح می‌شود که هیچ آگاهی نسبت به موضوعات فقهی ندارند، اما چنین راحت دستورات دینی را زیر سوال می‌برند. مخلاص کلام با چنین فضایی من اجازه ندارم نسبت به این سینما خوشبین باشم، مگر اینکه از اساس پیرامون آن تغییراتی صورت گیرد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha